شماره ٤٢٠: خيز و شراب حيرتم زان قد جلوه سازده

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خيز و شراب حيرتم زان قد جلوه سازده
روى بر وى حسن کن دست بدست ناززده
اى دل ساده گفتمت نام وفا مبر کنون
مرهم داغ خويش را از نمک امتياز ده
توسن ناز کرده زين اى دل عافيت گزين
موى بموى خويش را مژده ترکتازده
کى دو عروس را بهم تاب مشارکت بود
يا در مردمى مزن ياسه طلاق آزده
شيوه سامرى بود ننگ کرشمه هاى تو
يا بفداى عشوه کن يا برکاب بازده
يارب ازان کرشمه ام کاوش دل نصيب کن
سينه کبک داده ناخن شاهبازده
دم زده عرفى از وفا بازدهش بامتحان
دشنه زهر داده اش زان مژه درازده



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید