شماره ٢٨٥: بيا که نغمه گشايان نفس به نى بستند

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بيا که نغمه گشايان نفس به نى بستند
پياله را بلب شيشه هاى مى بستند
دلى که مايه آزادگيست بيدردان
بذوق سلطنت روم وملک رى بستند
فسانه ها که ببازيچه روزگار سرود
کسان بمسند جمشيد وتاج کى بستند
بيا بملک قناعت که دردسر نکشى
ز قصه ها که بهمت فروش طى بستند
دلم بفصل خزان زاد ودر بهاران مرد
به بين که کى در هستى گشاد وکى بستند
چو ياسمين خود اى باغ وصل خندان باش
که بلبلان تو دست خزان ودى بستند
کليد توبه خريدم براى قفل بهشت
ولى چه سود که دستم بجام مى بستند
بگو، ز عرفى مجنون بليلى اى محرم
که بر اسير تو راه طواف حى بستند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید