شماره ١٨٢: هنوز خسته دلم تکيه بر عدم ميزد

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هنوز خسته دلم تکيه بر عدم ميزد
که با گلوى خراشيده بانگ غم ميزد
قضا هنوز نيفکنده بود طرح کنشت
که بوسه بى ادبى بر در صنم ميزد
هنوز حسن بکارى نديده بود صلاح
که ترک غمزه بدل ناوک ستم ميزد
نبود سايه نشين آفتاب حسن بزلف
که فتنه دست در آن زلف خم بخم ميزد
بجان دوست که فصاد غمزه نيش نداشت
که آتش از رگ بيمار دل علم ميزد
بکعبه آمده عرفى ز کفر توبه کنان
بدين نشانه که ناقوس در حرم ميزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید