شماره ٣٩٢: دلبرا حسن رخت مى ندهد دستورى

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دلبرا حسن رخت مى ندهد دستورى
که بهم جمع شود عاشقى و مستورى
آمدن نزد تو بختم ننمايد يارى
رفتن از کوى تو عشقم ندهد دستورى
ترک رويى تو وبى هندوى خال سيهت
زنگى چشم من از گريه شود کافورى
ذره از پرتو خورشيد رخ روشن تو
در شب تيره چو استاره نمايد نورى
تو ازين دستم اگر گوش بمالى چو رباب
من درين پرده بسى ناله کنم طنبورى
اگر از حال منت هيچ نمى سوزد دل
تو که اين حال نبودست ترا معذورى
گر بنزديک تو سهلست مرا طاقت نيست
اگرم يک نفس از روى تو باشد دورى
بنده بيمار فراقست و نه قانون ويست
که بوصل تو شفا خواهد ازين رنجورى
رنج عشقت نکشم بر طمع راحت نفس
پادشازاده ملکم نکنم مزدورى
گر بشفتالوى سيب زنخش يابم دست
هيچ شک نيست که به يابم ازين رنجورى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید