شماره ٣٤٣: من چو از جان شده ام عاشق آن روى نکو

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
من چو از جان شده ام عاشق آن روى نکو
آخراين عشق مرا با تو سبب چيست بگو
از خودم بوى تو مى آيد واين نيست عجب
هرچه را با گل وبا مشک نهى گيرد بو
من چو با روى تو همچون مگسم با شکر
بيش همچون مگس اى دوست مرانم از رو
تير مژگان تراهمچو هدف سازم دل
چون کشى بر سپر روى کمان ابرو
باغ حسن تو مگر کارگه سامريست
گل فسون گرشده اندر وى ونرگس جادو
چون لبت در دهن جام کند آب حيات
خون ازين غصه برآرم چو صراحى زگلو
دست در گردن خود ساعد سيمين ترا
کس نديدست مگر دولت زرين بازو
سيف فرغانى از شعر عسل مى سازد
غم اودر دل تو همچو مگس درکندو
طبع شاعر نکند وصف تو چون خاطر من
آب هرگز نرود راست چو کژباشد جو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید