شماره ١٣٩: مرا از عشق تو دستيست بر دل

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مرا از عشق تو دستيست بر دل
مرا از دست تو پاييست در گل
مرا از نقطه خالت زده موج
محيط عشق تو در مرکز دل
مرا در عالم دل خسروانند
همه فرهاد آن شيرين شمايل
دگر مردار بويحيى نگردم
اگر گردم بتيغ عشق بسمل
چو تو در رفتن آيى آب چشمم
رود اندر پى تو چند منزل
درين ره چون جرس بردارم آواز
فغان از دل کنم همچون جلاجل
رفيق تست نغمت را بنالد
برين بالاشتر در زير محمل
تو نزديک منى من دور از تو
تو با من همنشين من از تو غافل
بتيغ غيرت اى جان بر دلم زن
مرا از غير خود پيوند بگسل
بزلف خويش قيدم کردى و هست
مرا حل کردن اين عقده مشکل
دل مجنون من ديوانه کردار
شد اندر بند آن مسکين سلاسل
چو کوزه آب عشقت خورد آدم
در آن حالت که بودش صورت از گل
باقبال وصالت بنده يى کو
که همچون سيف فرغانيست مقبل



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید