شماره ٧٤٠: باز به رسم سرکشان راه جفا گرفته اى

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
باز به رسم سرکشان راه جفا گرفته اى
تيغ ستم کشيده اي، ترک وفا گرفته اى
من طلب تو چون کنم؟ چون به تو در رسم؟ که تو
شير ز دام جسته اي، مرغ هوا گرفته اى
نيست در اندرون من جاى خيال ديگرى
جاى کسى کجا بود؟ چون همه جا گرفته اى
ما سر و مال در غمت باخته سال و ماه و تو
هم غم ما نخورده اي، هم کم ما گرفته اى
چيست گناه ما؟ که تو بار دگر به رغم ما
يار دگر گزيده اي، خانه جدا گرفته اى
جز به دعا نميرسد دست من از غمت، ولى
راه نفس ببسته اي، دست دعا گرفته اى
هر گرهى ز زلف او باز کنى تو، اوحدى
کشور چين گشوده اي، ملک ختا گرفته اى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید