شماره ٧٣٤: ثوابست پرسيدن خسته اى

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ثوابست پرسيدن خسته اى
که دور افتد از وصل پيوسته اى
سواران چابک سرد، گردمى
بسازند با پاى آهسته اى
نمى دانم از زورمندان درست
جلادت نمودن بر اشکسته اى
به پايش فرو رفته خار جفا
ز دستش درافتاده گل دسته اى
چه داند که بر من چها مى رود؟
ز دام محبت برون جسته اى
کجا غصه دل تواند نهفت؟
چو من رخ به خون جگر شسته اى
بگو، اى صبا، قصه اوحدى
چو پرسندت از حال پابسته اى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید