شماره ٦٤٦: اى مکان تو از مکان بيرون

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى مکان تو از مکان بيرون
سر امرت ز کن فکان بيرون
در وجودى و از وجود به در
در جهانى و از جهان بيرون
آسمان و زمين تو داري، تو
از زمين وز آسمان بيرون
فتنه اى در ميان فگنده ز عشق
خويشتن رفته از ميان بيرون
ساعتى نيستى ز دل خالى
نفسى نيستى ز جان بيرون
آن و اينت به فکر چون يابند؟
اى تو از فکر اين و آن بيرون
بنشينى و از نشستن خود
بينشانى و از نشان بيرون
آخر و اولى و بودن تو
ز آخر و اول زمان بيرون
چون دل اوحدى زبون تو شد
اين سخن رفتش از زبان بيرون



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید