شماره ١٧٣: ياد تو ما را چو در خيال بگردد

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ياد تو ما را چو در خيال بگردد
عقل پريشان شود، ز حال بگردد
چون تو پسر مادر سپهر نزايد
گرد جهان گر هزار سال بگردد
ماه نبيند ستاره اى چو جبينت
گر چه بسى بر سپهر زال بگردد
خط سيه مى دمد ز رويت و زنهار!
تا نگذارى که: گرد خال بگردد
عقل ندارد، که ترک روى تو گويد
چشم نباشد، کزان جمال بگردد
در هوس بوسه توايم ولى نيست
زهره که کس گرد اين سؤال بگردد
تن بزن، اى اوحدي، سخن چه فروشي؟
خوى بد نيکوان به مال بگردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید