شماره ١١٩: ز عشق اگر چه به هر گوشه داستانى هست

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ز عشق اگر چه به هر گوشه داستانى هست
سرى چنين نه همانا بر آستانى هست
بيا، که با گل رويت فراغتى دارم
ز هر گلى که به باغى و بوستانى هست
اگر بخوان تو از لاغرى نه در خورديم
هم از براى سگان تو استخوانى هست
بگوى تا: نزند تير غمزه جز بر ما
چو ابروى تو کسى را اگر کمانى هست
حديث تلخ بهل، بعد ازين به شمشيرم
بيآزماي، اگرت راى امتحانى هست
کسى که وصل ترا مى کند دو کون بها
خبر نداشت که بالاى او دکانى هست
خبر مکن بکس، اى مدعي، ازو، که هنوز
رخش تمام نديدي، گرت زيانى هست
گر آه و ناله کند اوحدى شگفت مدار
هم آتشى زده باشند کش دخانى هست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید