شماره ٧٤: اى ز لعلت قيمت ياقوت پست

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى ز لعلت قيمت ياقوت پست
سنبلت را دسته گل زير دست
راست کرد ايزد شکار عقل را
از سر زلف کژت، پنجاه شست
سرو، با قدى که مى بينى چنان
ساعتى پيش تو نتواند نشست
گر جمالت را بديدى بت ز دور
سجده کردى پيش تو چون بت پرست
يک شبم پنهان پنهان آرزوست
کندر آيى از در من مست مست
درد و چشم از خواب و سر مستى فتور
در دو زلف از تاب و دلبندى شکست
ياد مى دار اين که: تا قد تو خاست
چند خارم در دل شوريده خست
بر سر من نيست يک روزت گذار
تا در اندازم به پايت هر چه هست
خاطر ما را به گفتارى بجوى
اى که از دامت گرفتارى نجست
نيست باز ار چنگل سوداى تو
چون کبوتر مرغ دل را بازرست
چون کمر گردت بسى گشت اوحدى
ليکن از چشم تو طرفى برنبست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید