شماره ٤٨: اى سفر کرده، دلم بى تو بفرسود،بيا

غزلستان :: اوحدی مراغه‌ای :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى سفر کرده، دلم بى تو بفرسود،بيا
غمت از خاک درت بيشترم سود، بيا
سود من جمله ز هجر تو زيان خواهد شد
گر زيانست درين آمدن از سود، بيا
مايه راحت و آسايش دل بودى تو
تا برفتى تو دلم هيچ نياسود بيا
ز اشتياق تو در افتاد به جانم آتش
وز فراق تو در آمد به سرم دود، بيا
ريختم در طلبت هر چه دلم داشت، مرو
باختم در هوست هر چه مرا بود، بيا
گر ز بهر دل دشمن نکنى چاره من
دشمنم بر دل بيچاره ببخشود، بيا
زود برگشتى و دير آمده بودى به کفم
دير گشت آمدنت، دير مکش، زود بيا
کم شود مهر ز دورى دگران را ليکن
کم نشد مهر من از دورى و افزود، بيا
گر بپالودن خون دل من دارى ميل
اوحدى خون دل از ديده بپالود، بيا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید