شماره ٦٤٧: منم که بى به تو صد گونه داغ مى سوزم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
منم که بى به تو صد گونه داغ مى سوزم
تو لابه دانى و من لاغ لاغ مى سوزم
فراغ وصل ندارم ز مفلسي، هر چند
چو مفلسان ز براى فراغ مى سوزم
شب سياه مرا نيست روشني، هر چند
که شام تا به سحر چون چراغ مى سوزم
مرا به داغ سگى سوختى و درد نکرد
سگم نخواندي، از اين درد و داغ مى سوزم
مباش گرم دماغ و بسوز خسرو را
من آخر از تو به هم زين دماغ مى سوزم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید