شماره ٥٥٤: سوى من بين که ز هجرت به گداز آمده ام

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
سوى من بين که ز هجرت به گداز آمده ام
روى بنماى که پيشت به نياز آمده ام
به سر زلف درازت کششى داشتمى
زان کشش به شبهاى دراز آمده ام
از تو رفتم، چه کنم صبر چو نتوانستم
اينک آشفته و عاجز شده باز آمده ام
گر در ابروى تو بينم من مدهوش، مرنج
چه کنم، مست به محراب نماز آمده ام؟
دل من جان به تو بخشيد و منم پروانه
وز پى سوختن شمع طراز آمده ام
خسروم، از چو منى دور مکن چشم که من
خاک درگاه شه بنده نواز آمده ام



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید