شماره ٣١٩: دل ز تن بردى و در جانى هنوز

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
دل ز تن بردى و در جانى هنوز
دردها دادى و درمانى هنوز
آشکارا سينه ام بشکافتى
همچنان در سينه پنهانى هنوز
ملک دل کردى خراب از تيغ کين
واندر اين ويرانه سلطانى هنوز
هر دو عالم قيمت خود گفته اى
نرخ بالا کن که ارزانى هنوز
خون کس يارب نگيرد دامنت
گر چه در خون ناپشيمانى هنوز
جور کردى سالها چون کافران
بهر رحمت نامسلمانى هنوز
ما ز گريه چون نمک بگداختيم
تو به خنده شکرستانى هنوز
جان ز بند کالبد آزاد گشت
دل به گيسوى تو زندانى هنوز
پيرى و شاهد پرستى ناخوش است
خسروا، تا کى پريشانى هنوز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید