شماره ٣١٣: بر جان من شکسته دل باز

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
بر جان من شکسته دل باز
کردى تو شراب خوردن آغاز
جانا، مخور اين قدح که مستى
لب را بزن و به من بده باز
شد نوبت شربت پسينم
جرعه به پياله من انداز
ما را غم تو ز خلق ببريد
در صحبت دوستان دمساز
پرسى که چگونه اي، چه گويم؟
کز مرده برون نيايد آواز
گويند مرا، برو از ين کوى
دل گم کردم، کجا روم باز؟
خوش نيست سرود خسروان را
مطرب مست است و چنگ ناساز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید