شماره ٨٧: چو ترک مست من آلوده شراب در آيد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
چو ترک مست من آلوده شراب در آيد
ز شور او نمکى در دل کباب در آيد
لبش اگر کشدم در سوال بوسه، نترسم
وليک غمزه مبادا که در عتاب در آيد
بيا که زاهد خشک ار شييت مست بيايد
به جرعه تر کند آن زهد و در شراب در آيد
به گرد ديده خود خار بستى از مژه کردم
که نى خيال تو بيرون رود نه خواب در آيد
گهى که روى به ديوار بهر راز تو آرم
عمارتى ست که اندر دل خراب در آيد
سر از دريچه برون کرده اي، بسوختم آخر
رها مکن که در آن روزن آفتاب در آيد
کج است تير مژه، راست مى زنى به دل من
که تير کج چو به آتش رسد به تاب در آيد
ز بهر ديدن هندوستان زلف تو هر شب
بيا ببين که ز سيلاب چشم آب در آيد
ز گريه در غم رويت به چشم خسرو بيدل
نماند آب اگر، بو که خون ناب در آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید