شماره ٦٥: دل رفت و آرزوى تو از دل نمى شود

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
دل رفت و آرزوى تو از دل نمى شود
دل پاره گشت و درد تو زائل نمى شود
مه مى شود مقابل روى تو هر شبى
يک روز با رخ تو مقابل نمى شود
رويم زر است و بر در تو خاک مى کنم
وصل تو کيمياست که حاصل نمى شود
شد اشک من حمايل گردون ز دست تو
دستم به گردن تو حمايل نمى شود
بنشسته ام به غم که ز عشق تو خاستن
با آنکه جان همى شودم، دل نمى شود
دل منزل غم آمد و از رهزنان هجر
يک کاروان صبر به منزل نمى شود
خسرو در اوفتاد به غرقاب آرزو
چون کشتى مراد به ساحل نمى شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید