شماره ١٩: امروز چيست کز در جانان برون نيامد؟

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
امروز چيست کز در جانان برون نيامد؟
مردند دردمندان، جان، آن برون نيامد
نظارگى ز هر سو در انتظار رويت
دادند جان بر آن در، سلطان برون نيامد
جانم فداى يارى کو در دلى چو در شد
بيرون نرفت از دل تا جان بيرون نيامد
تيرى که زد ز غمزه، لابد به سينه آمد
سينه شکاف کردم، پيکان برون نيامد
دى مى گذشت، گفتم کش ناله بشنوانم
هر چند جهد کردم، افغان برون نيامد
اسباب کامرانى از بخت بد چه جويم؟
کز ثغبه مغيلان ريحان برون نيامد
گفتى بمير خسرو کز تو رهم، چه حيله
چون جان عشقبازان آسان برون نيامد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید