شماره ٦٣٣: دل بى صبر به طوفان بلا رهبر ماست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
دل بى صبر به طوفان بلا رهبر ماست
بال موج خطر از کشتى بى لنگر ماست
بوسه آن لب ميگون و لب ما، هيهات
اين مى لعل، زياد از دهن ساغر ماست
عشرت روى زمين، قالب بى جانى ازوست
از سر کوى تو خشتى که به زير سر ماست
راه عشق است که از سر بودش سنگ نشان
هر که سر در سر اين کار کند رهبر ماست
همچو اوراق خزان هر ورقش در جايى است
گر به ظاهر دل صد پاره ما در بر ماست
دل ما از نفس سوختگان تازه شود
هر کجا هست جگر سوخته اى عنبر ماست
نور خورشيد در آيينه ما مستورست
جاى رحم است بر آن ديده که روشنگر ماست
چشم ما پردگى از سرمه حيرت شده است
ورنه آن آينه رو در ته خاکستر ماست
هر دلى را سخن ما نپذيرد صائب
سينه پاک دهانان، صدف گوهر ماست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید