شماره ٥٤٧: در بهار نوجوانى هر که از صهبا گذشت

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
در بهار نوجوانى هر که از صهبا گذشت
بى توقف مى تواند از سر دنيا گذشت
مرکز پرگار حيرانى است چشم آهوان
تا کدامين ليلى خوش چشم ازين صحرا گذشت
گل ز خجلت شد گلاب و بلبل از غيرت کباب
تا ز طرف گلستان آن آتشين سيما گذشت
خوبه هجران کرده را ظرف شراب وصل نيست
خشک لب مى بايدم چون کشتى از دريا گذشت
خار صحراى ملامت موى آتش ديده است
تا کدامين گرمرو زين دامن صحرا گذشت
تا قيامت پشت از ديوار حيرت برنداشت
هر که را از پيش چشم آن قامت رعنا گذشت
به ز خاکستر نباشد سرمه اى آتشين را
از سيه روزان نمى بايد به استغنا گذشت
کرد از دل واپسى ما را در آن عالم خلاص
از عزيزان جهان هر کس که پيش از ما گذشت
منت صيقل سيه دلتر کند آيينه را
سيل ما صائب غبارآلود از دريا گذشت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید