شماره ٢٤٦: زهر در ساغر مرا از سير ماه و انجم است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
زهر در ساغر مرا از سير ماه و انجم است
آسمان پر کواکب شيشه پر کژدم است
چرخ معذورست در افشردن دلهاى خلق
نخل ماتم تازه رو از آب چشم مردم است
کار نادان مى شود مشکل تر از تدبير خويش
از لگد محکم شود خارى که در زير دم است
از علايق رشته اى تا هست، جان آزاد نيست
تا رگ خامى بود در باده، محبوس خم است
خرد مشمر جرم را هر چند باشد اندکى
کز بهشت آواره آدم از براى گندم است
دورى ظاهر حجاب تشنه ديدار نيست
قطره در هر جا که باشد متحد با قلزم است
از صفاى سينه مستورست صائب داغ من
پرتو خورشيد تابان پرده دار انجم است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید