شماره ٢٢٠: هر که بر دوش است بارش در تلاش منزل است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
هر که بر دوش است بارش در تلاش منزل است
راحت منزل ندارد هر که بارش بر دل است
بس که دلها از تماشاى تو گرديده است آب
از سر کوى تو بى کشتى گذشتن مشکل است!
پنجه فولاد مى تابد نگاه عجز ما
گر ببندد چشم ما را، حق به دست قاتل است
آهوى مشکين به آسانى نمى آيد به دام
در کمند آوردن خوبان نوخط مشکل است
خاطر ليلى غبارآلود غيرت مى شود
ورنه پيش چشم مجنون هر سياهى محمل است
در کنار جسم جان را از کدورت چاره نيست
خاک مى ليسد زبان موج تا در ساحل است
حسن را خوددارى از اظهار مانع مى شود
ورنه بهر عندليبان غنچه هم خونين دل است
در زمين پاک ما ريگ روان حرص نيست
از رگ ابرى مراد مزرع ما حاصل است
هيچ چشمى در غبار سرمه حيرت مباد!
زنده از درياست ماهى و ز دريا غافل است
اين که دست علو را از سفل بهتر گفته اند
اين کرامت تا نپندارى غنا را حاصل است
اين ز همت خالى و آن از طبع پر مى شود
دست عالى زين سبب بهتر ز دست سافل است
چون بود انگور شيرين، باده گردد تلخ تر
مى شود ديوانگى کامل، خرد چون کامل است
خرمن بى حاصلان از خوشه پروين گذشت
دانه اميد صائب همچنان زير گل است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید