شماره ٢١٩: در دل هر کس بود درد طلب در منزل است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
در دل هر کس بود درد طلب در منزل است
آب در گوهر ز بى تابى به دريا واصل است
مرکب آزاد مردان مى شود دنياى پوچ
از سبکروحى خس و خاشاک را کف ساحل است
مردم آزاده دست از تن پرستى شسته اند
در کنار آب، پاى سرو دايم در گل است
آتش و پنبه است با هم صحبت سنگين دلان
با گرانان پله ميزان گردون مايل است
اهل همت را ز گوهر آنچه بايد حفظ کرد
در محيط آفرينش آبروى سايل است
ماه را خورشيد عالمتاب مى سازد تمام
سالک از نقصان نينديشد چو مرشد کامل است
نيست تسخير دل ما کار آتش طلعتان
اين سپند شوخ در مجمر برون محفل است
اين جواب آن غزل صائب که ملا گفته است
دل ز راه ذوق داند کاين کدامين منزل است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید