شماره ٣٨: پيوسته است از مژه بر ديده ها نقاب

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
پيوسته است از مژه بر ديده ها نقاب
لازم بود بمردم صاحب حيا نقاب
حيرت غبار خويش ز چشم نهفته است
بر رنگ بسته ام ز هجوم صفا نقاب
بوى گل و برگ گل اسرار حسن و عشق
بى پردگى زرويتو جوشد ز ما نقاب
تا ديده ام سواد خطت رفته ام ز هوش
آگه نيم غبار نگاهست يا نقاب
اظهار زندگى عرق خجلت است و بس
شبنم صفت خوش آنکه کنم از هوا نقاب
از شرم روسياهى اعمال زشت خويش
بر رخ کشيده ايم ز دست دعا نقاب
بينش توئى کسى چکند فهم جلوه ات
اى کرده از حقيقت ادراک ما نقاب
از دور باشى ادب محرمى مپرس
با غير جلوه سازد و با آشنا نقاب
معنى بغير لفظ مصور نمى شود
افتاده است کار دل و ديده با نقاب
گر بوى گل ز برگ افسردگى کشد
جولان شوق مى کشد از خواب پا نقاب
(بيدل) ز شوخ چشمى خود در محيط وصل
داريم چون حباب ز سر تا بپا نقاب



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید