شماره ٣٣٣: ز سوز عشق بود خارخار گريه شمع

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
ز سوز عشق بود خارخار گريه شمع
به دست شعله بود اختيار گريه شمع
ز خاک سوخته پروانه را برانگيزد
بنفشه وار، هواى بهار گريه شمع
بيا که تا تو چو گل رفته اى ز بزم برون
ز هم نمى گسلد پود وتار گريه شمع
اگر چه دورم ازان بزم، مى توانم داد
حساب خنده گل با شمار گريه شمع
خبر نداشتم از شعله هاى بى زنهار
به آب راند مرا جويبار گريه شمع
چه شود ازين که بلندست دامن فانوس؟
چو هيچ وقت نيامد به کار گريه شمع
حذر زگريه آتش عنان صائب کن
که نيست گريه او در شمار گريه شمع



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید