شماره ٢٥٠: حسن تو باده اى است که شرم است شيشه اش

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
حسن تو باده اى است که شرم است شيشه اش
خال تو دانه اى است که دام است ريشه اش
روى تو آتشى است که زلف است دود او
شيرى است غمزه تو که دلهاست بيشه اش
سروى است قامت تو که ازجاى مى کند
در هر دلى که پنجه فرو برد ريشه اش
دست از هنر چگونه نشويد کسى به خون ؟
فرهاد را ز پاى درآورد تيشه اش
چون اختيار پيشه و شغل دگر کند؟
صائب که شد ز روز ازل عشق پيشه اش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید