شماره ٥٩٠: بلبل جان چو ساکن تن شد

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
بلبل جان چو ساکن تن شد
مجلس کاينات گلشن شد
آفتاب وجوب رو بنمود
شب امکان چو روز روشن شد
گنج اسما نثار ما فرمود
نقد هر يک از آن معين شد
بود پيدا ولى نهان از ما
آمد اينجا به ما مبين شد
عين اول ظهور چون فرمود
واضح و لايح و مبرهن شد
جام گيتى نما چو صيقل يافت
حسن آمد به حسن و احسن شد
نعمت الله جمال را بنمود
نور او نور ديده من شد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید