شماره ٥٨٣: چشم ما نقش خيال او بر آبش مى کشد

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
چشم ما نقش خيال او بر آبش مى کشد
نور ديده پيش مردم بى حجابش مى کشد
ز آفتاب حسن او ذرات عالم روشن است
لاجرم ذرات عالم آفتابش مى کشد
خاطر زاهد به جنت گر کشد گو خوش برو
جان ما، جانانه اى مست و خرابش مى کشد
چشم ما در خواب اگر بيند خيال روى او
خويشتن را پيش کش حالى به خوابش مى کشد
همدم جام مئيم و محرم ساقى مدام
همت عالى ما جام شرابش مى کشد
در هوايش آب چشم ما بهر سو رونهاد
ديده تر دامنش دامن در آبش مى کشد
نعمت الله درکش خود گر کشد يار خوشى
گو برو با او که در راه صوابش مى کشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید