ناله دلسوز ما از ساز بلبل خوشتر است
زخم خار و جور او از مرهم و گل خوشتر است
راحت کلى و جزوى هر دو را خوش يافتيم
ذوق جزوى هست اما لذت کل خوشتر است
مردن از عشقش بسى خوشتر بود از زندگى
جام درد درد او از ساغر مل خوشتر است
عود جان در مجمر دل مى نهم بر آتشش
گرمى دلسوز عاشق از قرنفل خوشتر است
مجلس عشق است و ما سرمست و سيد در نظر
در چنين گلشن نواى ما ز بلبل خوشتر است