شماره ٧٧٩: چو غنچه هر که درين گلستان گشاده شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
چو غنچه هر که درين گلستان گشاده شود
مرا به خنده شادى دهان گشاده شود
ز تنگ گيرى گردون مدار دل را تنگ
که دل گشاده چو گردد جهان گشاده شود
به روى دولت بيدار در مبند از خواب
که وقت صبح در آسمان گشاده شود
گرفتم اين که کند رخنه در فلک آهم
ز رخنه هاى قفس دل چسان گشاده شود
نچيده گل ز طرب خرج روزگار شدم
چو غنچه اى که به فصل خزان گشاده شود
چو ماه عيد به انگشت مى نمايندش
اگر به خنده لبى در جهان گشاده شود
به دوستان چه شکايت کنم ز تنگدلى
ازين چه به که دل دشمنان گشاده شود
کجاست فرصت وکو جرأت سخن صائب
گرفتم اين که گره از زبان گشاده شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید