شماره ٥٧٥: رسيد موسم گل ترک کار بايد کرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
رسيد موسم گل ترک کار بايد کرد
نظاره گل روى بهار بايد کرد
شکوفه وار اگر خرده زرى دارى
نکرده سکه نثار بهار بايد کرد
اگر ضرور شود صيد بهر دفع ملال
تذرو جام و بط مى شکار بايد کرد
به ياد عمر سبکرو که همچو آب گذشت
نظر در آينه جويبار بايد کرد
وصال سوختگان تازه مى کند دل را
شبى به روز درين لاله زار بايد کرد
شمار مهره گل نيست کار زنده دلان
به جاى سبحه نفس را شمار بايد کرد
مى است قافله سالار عيشهاى جهان
به مى ز عيش جهان اختصار بايد کرد
چو هيچ کار به انديشه بر نمى آيد
چه بر دل اينهمه انديشه بار بايد کرد؟
کجاست فرصت تعمير اين جهان خراب؟
مرا که رخنه دل استوار بايد کرد
جنون و عقل مکرر شده است، راه دگر
ميان عقل و جنون اختيار بايد کرد
ز دوستان موافق جدا شدن سخت است
مشايعت به نسيم بهار بايد کرد
چو خصم سفله ز نرمى درشت مى گردد
ملايمت ز چه با روزگار بايد کرد؟
غزال عيش اگر سرکشى کند صائب
کمندش از سر زلف نگار بايد کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید