شماره ٤٣٢: اگر از سنگ رگ سنگ برون مى آيد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
اگر از سنگ رگ سنگ برون مى آيد
ريشه غم ز دل تنگ برون مى آيد
باده روح درين شيشه نخواهد ماندن
آخر اين آينه از زنگ برون مى آيد
سنگ اطفال به مجنون چه تواند کردن؟
اين شرار از جگر سنگ برون مى آيد
شيوه عشق وفادار همان يکرنگى است
حسن هرچند به صد رنگ برون مى آيد
خون چو شد مشک، نماند به ته پوست نهان
از عقيقش خط شبرنگ برون مى آيد
حسن سنگين دل اگر گشت ملايم چه عجب؟
موميايى ز دل سنگ برون مى آيد
مى شود صائب ازان موى کمر نازکتر
تا سخن زان دهن تنگ برون مى آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید