شماره ٢٨٠: نه زر و سيم و نه لعل و نه گهر خواهد ماند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
نه زر و سيم و نه لعل و نه گهر خواهد ماند
در بساط تو همين گرد سفر خواهد ماند
زين گلستان که به رنگينى آن مغرورى
مشت خاکى به تو اى باد سحر خواهد ماند
زينهمه لاله بى داغ که در گلزارست
داغ افسوس بر اوراق جگر خواهد ماند
کام بى برگ و نوايان به ثمر شيرين کن
در رياضى که نه برگ و نه ثمر خواهد ماند
توشه ره، دل ازين عالم فانى بردار
که همين با تو ز اسباب سفر خواهد ماند
چون فلک وام عناصر ز تو واپس گيرد
از تو اى خواجه نظر کن چه دگر خواهد ماند
خشت، بالين تو سازند پرستارانت
از تو هرچند دو صد بالش پر خواهد ماند
اين جهان آينه و هستى ما نقش و نگار
نقش در آينه آخر چه قدر خواهد ماند؟
عشق دل را چه خيال است به ما بگذارد؟
به صدف سينه چاکى ز گهر خواهد ماند
تيشه بر پاى خود آن کس که درين ره نزند
در دل سنگ نهان همچو شرر خواهد ماند
مشق پرواز ز بى بال و پرى کن صائب
که درين باديه نه بال و نه پر خواهد ماند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید