شماره ٧٥٥: سرو در باغ اگر همچو تو موزون خيزد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
سرو در باغ اگر همچو تو موزون خيزد
اى بسا ناله که از بلبل مفتون خيزد
نيک بختى که تواند به تو ديدن هر روز
شادمان خسپد و بر طالع ميمون خيزد
ساکنان سر کوى تو نباشند به هوش
کان زمينى ست که از وى همه مجنون خيزد
نيک خواهان به سر پند و من بدخو را
هر دم انديشه و سوداى دگرگون خيزد
صبرم از روى نگارين تو فرمايد خلق
وه که اين کار ز دست چو منى چون خيزد؟
سوز عشقم چو ز دل خواست، بگفتم به طبيب
گفت اين علت از آنهاست که از خون خيزد
اشک خسرو همه خون است و حذر زين دريا
کاين نه موجى ست که از دجله و جيحون خيزد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید