شماره ١٩٢: ماه تابانست و همچون روى تو تابنده نيست

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
ماه تابانست و همچون روى تو تابنده نيست
ابر بارانست و همچون چشم من بارنده نيست
پيش رفتارت نيايد راه کبکم در نظ ر
گر رونده هست، ليکن همچو تو آينده نيست
حور بسيار است، دل بردن نيارد همچو تو
شوخ و عيار و مقام پيشه و بازنده نيست
چون بلايى نيست چشمت را به کشتن باز کن
هر که در عهدت به مرگ خويش ميرد، زنده نيست
دل کرا سوخت در اين غم بر من دل سوخته
جز دل من چون کسى پهلوى من سوزنده نيست
در وفاى يار بايد باخت بارى جان خويش
چونکه جان بيوفا با هيچ کس پاينده نيست
چند ديده بر زمين سايد ز عشق پاى تو
چشم خسرو، کاو به خاکى از درت ماننده نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید