در نکوهش حسودان

غزلستان :: خاقانی :: قطعات

افزودن به مورد علاقه ها
خاقانيا ز دل سبکى سر گران مباش
کو هر که زاده سخن توست خصم توست
گرچه دلت شکست ز مشتى شکسته نام
بر خويشتن شکسته دلى چون کنى درست
چون منصفى نيابى چه معرفت چه جهل
چون زال زر نبينى چه سيستان چه بست
مسعود سعد نه سوى تو شاعرى است فحل
کاندر سخنش گنج روان يافت هر که جست
بر طرز عنصرى رود و خصم عنصرى است
کاندر قصيده هاش زند طعنه هاى چست
آتش ز آهن آمد و زو گشت آهن آب
آهن ز خاره زاد و از او گشت خاره سست
فرزند عاق ريش پدر گيرد ابتدا
فحل نبهره دست به مادر برد نخست
حيف است اين ز گردش ايام چاره نيست
کاين ناخنه به ديده ايام ما برست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید