حكايت در آزمودن پادشاه يمن حاتم را به آزاد مردى

غزلستان :: سعدی شیرازی :: بوستان
مشاهده برنامه «بوستان سعدی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
ندانم كه گفت اين حكايت به من
كه بوده‌ست فرماندهى در يمن
ز نام آوران گوى دولت ربود
كه در گنج بخشى نظيرش نبود
توان گفت او را سحاب كرم
كه دستش چو باران فشاندى درم
كسى نام حاتم نبردى برش
كه سودا نرفتى از او بر سرش
كه چند از مقالات آن باد سنج
كه نه ملك دارد نه فرمان نه گنج
شنيدم كه جشنى ملوكانه ساخت
چو چنگ اندر آن بزم خلقى نواخت
در ذكر حاتم كسى باز كرد
دگر كس ثنا كردن آغاز كرد
حسد مرد را بر سر كينه داشت
يكى را به خون خوردنش بر گماشت
كه تا هست حاتم در ايام من
نخواهد به نيكى شدن نام من
بلا جوى راه بنى طى گرفت
به كشتن جوانمرد را پى گرفت
جوانى به ره پيشباز آمدش
كز او بوى انسى فراز آمدش
نكو روى و دانا و شيرين زبان
بر خويش برد آن شبش ميهمان
كرم كرد و غم خورد و پوزش نمود
بد انديش را دل به نيكى ربود
نهادش سحر بوسه بر دست و پاى
كه نزديك ما چند روزى بپاى
بگفتا نيارم شد اين جا مقيم
كه در پيش دارم مهمى عظيم
بگفت ار نهى با من اندر ميان
چو ياران يكدل بكوشم به جان
به من دار گفت، اى جوانمرد، گوش
كه دانم جوانمرد را پرده پوش
در اين بوم حاتم شناسى مگر
كه فرخنده راى است و نيكو سير؟
سرش پادشاه يمن خواسته‌ست
ندانم چه كين در ميان خاسته‌ست!
گرم ره نمايى بدان جا كه اوست
همين چشم دارم ز لطف تو دوست
بخنديد برنا كه حاتم منم
سر اينك جدا كن به تيغ از تنم
نبايد كه چون صبح گردد سفيد
گزندت رسد يا شوى نااميد
چو حاتم به آزادگى سر نهاد
جوان را برآمد خروش از نهاد
به خاك اندر افتاد و بر پاى جست
گهش خاك بوسيد و گه پاى و دست
بينداخت شمشير و تركش نهاد
چو بيچارگان دست بر كش نهاد
كه گر من گلى بر وجودت زنم
به نزديك مردان نه مردم، زنم
دو چشمش ببوسيد و در بر گرفت
وزان جا طريق يمن بر گرفت
ملك در ميان دو ابروى مرد
بدانست حالى كه كارى نكرد
بگفتا بيا تا چه دارى خبر
چرا سر نبستى به فتراك بر؟
مگر بر تو نام‌آورى حمله كرد
نياوردى از ضعف تاب نبرد؟
جوانمرد شاطر زمين بوسه داد
ملك را ثنا گفت و تمكين نهاد
كه دريافتم حاتم نامجوى
هنرمند و خوش منظر و خوبروى
جوانمرد و صاحب خرد ديدمش
به مردانگى فوق خود ديدمش
مرا بار لطفش دو تا كرد پشت
به شمشير احسان و فضلم بكشت
بگفت آنچه ديد از كرمهاى وى
شهنشه ثنا گفت بر آل طى
فرستاده را داد مهرى درم
كه مهرست بر نام حاتم كرم
مر او را سزد گر گواهى دهند
كه معنى و آوازه‌اش همرهند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید