دارد که چون تو پادشهى بنده ات شوم
قربان اختلاط فريبنده ات شوم
بيعانه هزار غلام است خنده ات
سد بار بنده لب پر خنده ات شوم
سد کس به يک نگه فکنى در کمان لطف
شيدايى نگاه پراکنده ات شوم
پروانه سوزد از پى سد گام پرتوت
سرگرم شمع عارض تابنده ات شوم
خوش اختريست اينکه بر آمد به طالعت
وحشى غلام اختر تابنده ات شوم