شماره ١: آه ، تاکى ز سفر باز نيايى ، بازآ

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آه ، تاکى ز سفر باز نيايى ، بازآ
اشتياق تو مرا سوخت کجايي، بازآ
شده نزديک که هجران تو، مارا بکشد
گرهمان بر سرخونريزى مايى ، بازآ
کرده اى عهد که بازآيى و ما را بکشى
وقت آنست که لطفى بنمايي، بازآ
رفتى و باز نمى آيى و من بى تو به جان
جان من اينهمه بى رحم چرايي، بازآ
وحشى از جرم همين کز سر آن کو رفتى
گرچه مستوجب سد گونه جفايي، بازآ



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید