شماره ٢١٦: آه ناکام چه مقدار توان خون خوردن

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
آه ناکام چه مقدار توان خون خوردن
زين دو دم زندگى ئى تا بقيامت مردن
داغ يأسم که بکيفيت شمعست اينجا
آگهى سوختن و بستن چشم افسردن
فرصت هستى از ايماى تعين خجلست
صرفه نقد شرر نيست مگر شمردن
پارسائى چه قدر شرم فضولى دارد
بال سعى مگس و ناله بعنقا بردن
مشت خاکيم کمينگاه هوائى که مپرس
چه خيالست بپرواز عنان نسپردن
دل تنگ حوصله و دشت تعلق همه خار
يارب اين آبله را چند توان آزردن
چه توان کرد بهر بيجگريها (بيدل)
ناگزيريم زدندان بجگر افشردن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید