شماره ١٩٠: وداع دور گرد عرضه آرام رم کردم

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
وداع دور گرد عرضه آرام رم کردم
سحر گل کردم و کار دو عالم در دودم کردم
روا کم دارد اطوارم که گردد در دل رسوا
اگر آهم هوس سر کرد هم در دل علم کردم
وداع حرص راه حاصل آرام وادارد
عسل گل کرد هر گه کام دل مسرور سم کردم
سحرگه مطلع اسرار آهم در علو آمد
دل آسوده رامر دود در گاه الم کردم
هوس مگمار در احکام اعمال الم حاصل
حصول سکه دل کو طلا و مس درم کردم
دل آواره ام طور رم آسوده دارد
اگر گرد ملال آورد صحرا را ارم کردم
طمع وا کرد هر گه راه احرام دل طامع
صدا را در سواد سرمه سر دادم عدم کردم
اگر آگاه حالم مرگ هم گردد که رحم آرد
که مردم در ره اما درد دل آواره کم کردم
مآل عمر (بيدل) داد وهمم داد آسودم
دودم درس هوسها گرم کردم سرد هم کردم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید