شماره ١٥١: صباد بى نشانى پرواز رنگ ما شد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
صباد بى نشانى پرواز رنگ ما شد
آن پر که داشت عنقا صرف خدنگ ما شد
روزيکه اعتبارات سنجيد نقد ذرات
رنگ پريده هر جا گل کرد سنگ ما شد
کم پائى طلب ماند ناقص خرام تحقيق
راه جهاد مسدود از کفش تنگ ما شد
در فکر دل فتاديم راحت زدست داديم
صافى کدورت انگيخت آئينه زنگ ما شد
حيران ناتوانى مانديم و عمر بگذشت
رنگ شکسته ماقيد فرنگ ما شد
در وادى املها کوشش نداشت تقصير
کم فرصتى قدم زد تا عذر لنگ ما شد
رنگ بهار هستى تکليف صد جنون داشت
هر سبزه ئى که گل کرد زين باغ بنگ ما شد
اندوه بيدماغى درهم شکست ما را
مينا تهى شد از مى چندانکه سنگ ما شد
دل برده بود ما را آنسوى نيستيها
افسانه قيامت چندى درنگ ما شد
گر فهم راز کرديم يا چشم باز کرديم
بر هر چه ناز کرديم سامان ننگ ما شد
چون شمع سير اين بزم با ما نساخت (بيدل)
مژگان گشودن آخر کام نهنگ ما شد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید