شماره ٢٠٧: بگذر اى غافل ز ياد اين و آن

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بگذر اى غافل ز ياد اين و آن
ياد حق کن تا بمانى جاودان
تا فراموشت نگردد غير حق
در حقيقت نيستى ذاکر، بدان
چون فراموشت شد آنچه دون است
ذاکري، گرچه بجنبانى زبان
خود نيابى چاشنى ذکر دوست
تا کنى ياد خود و سود و زيان
چون ز خود وز ياد خود فازغ شوى
شاهد مذکور گردى بى گمان
بگذرى از ذکر اسماء و صفات
چون شود مذکور جانت را عيان
ذکر جانت را فراگيرد چنانک
نايدت ياد از دل و جان و روان
واله و مدهوش کردى آن نفس
در جمال لايزالي، بى نشان
هر چه خواهى آن زمان يابى ازو
خود کسى خود را نخواهد آن زمان
اين چنين دولت نخواهى تو مگر
بر کنى دل را ز ياد اين و آن
ياد نايد هيچ گونه حق تو را
تا تو ياد آرى ز يار و خان ومان
اى عراقي، غير ياد او مکن
تا مگر ياد آيدت با ذاکران



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید