شماره ١٤٨: دلي، که آتش عشق تواش بسوزد پاک

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دلي، که آتش عشق تواش بسوزد پاک
ز بيم آتش دوزخ چرا بود غمناک؟
به بوى آنکه در آتش نهد قدم روزى
هزار سال در آتش قدم زند بى باک
گرت بيافت در آتش کجا رود به بهشت؟
و گر چشد ز کفت زهر، کى خورد ترياک؟
مرا، که نيست ازين آتشم مگر دودي؟
فرو گرفت زمين دلم خس و خاشاک
کجاست آتش شوقت که در دل آويزد؟
چنان که برگذرد شعله دلم ز افلاک
ز شوق در دل من آتشى چنان افروز
که هر چه غير تو باشد بسوزد آن را پاک
اگر بسوخت، عراقي، دل تو زين آتش
ببار آب ز چشم و بريز بر سر خاک



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید