شماره ٩٧: اى دل، چو در خانه خمار گشادند

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى دل، چو در خانه خمار گشادند
مى نوش، که از مى گره کار گشادند
در خود منگر، نرگس مخمور بتان بين
در کعبه مرو، چون در خمار گشادند
از خود بدرآ، در رخ خوبان نظرى کن
در خان منشين چون در گلزار گشادند
بنگر که: دو صد مهر به يک ذره نمودند
از يک سر مويى که ز رخسار گشادند
تا باز گشادند سر زلف ز رخسار
از روى جهان زلف شب تار گشادند
تا مهر گياهى ز گل تيره برآيد
بر روى زمين چشمه انوار گشادند
تا لاله رخى در چمن آيد به تماشا
از چهره گل پرده زنگار گشادند
از پرتو مل پرده خورشيد دريدند
وز خنده گل مبسم اشجار گشادند
تا کرد نسيم سحر آفاق معطر
در هر چمنى طبله عطار گشادند
مانا که صبا کرد پريشان سر زلفين
کز بوى خوشش نافه تاتار گشادند
در گوش دلم گفت صبا دوش: عراقى
در بند در خود، که در يار گشادند
چشم سر اغيار ببستند ز غيرت
آنگاه در مخزن اسرار گشادند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید