شماره ٤٢: مرا گر يار بنوازد، زهى دولت زهى دولت

غزلستان :: فخرالدین عراقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مرا گر يار بنوازد، زهى دولت زهى دولت
وگر درمان من سازد، زهى دولت زهى دولت
ور از لطف و کرم يک ره درآيد از درم ناگه
ز رخ برقع براندازد، زهى دولت زهى دولت
دل زار من پر غم نبوده يک نفس خرم
گر از محنت بپردازد، زهى دولت زهى دولت
فراق يار بى رحمت مرا در بوته زحمت
گر از اين بيش نگدازد، زهى دولت زهى دولت
چنينم زار نگذارد ، به تيماريم ياد آرد
ورم از لطف بنوازد، زهى دولت زهى دولت
ور از کوى فراموشان فراقش رخت بربندد
وصالش رخت در بازد، زهى دولت زهى دولت
و گر با لطف خود گويد: عراقى را بده کامى
که جان خسته دربازد، زهى دولت زهى دولت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید