شماره ٣٩٧: روى دل با همه کس در همه جا داشته اى

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش نهم

افزودن به مورد علاقه ها
روى دل با همه کس در همه جا داشته اى
در ته پرده نيرنگ چها داشته اى
تو که باور نکنى سوز من سوخته را
دست بر آتشم از دور چرا داشته اي؟
از دل خسته ما نيست غبارى بر جا
دل ما خوش که خبر از دل ما داشته اى
روى نرم تو نقاب دل سنگين بوده است
چه زره ها که نهان زير قبا داشته اى
دامن پاک من و پرده شرم است يکى
به چه تقصير ز خود دور مرا داشته اي؟
نيست در رشته شب اختر تابان چندان
که تو دل در خم آن زلف دوتا داشته اى
مانع گردش افلاک توانى گرديد
به همان گوشه چشمى که مرا داشته اى
سخن آبله پيشت گرهى بر بادست
تو که در راه طلب پا به حنا داشته اى
چارپهلو شکم نه فلک از سفره توست
پيش پرورده خود دست چرا داشته اي؟
خجل از روى سليمان زمان خواهى شد
بر دل مورى اگر ظلم روا داشته اى
تو که سيراب کنى ريگ روان را به خرام
صائب سوخته را تشنه چرا داشته اي؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید