شماره ٧٦٢: در آن دل از هلاک عشقبازان غم کجا ماند؟

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
در آن دل از هلاک عشقبازان غم کجا ماند؟
گره در خاطر خورشيد از شبنم کجا ماند؟
عبث پيچيده در جان سبکرو جسم پا در گل
مسيحاى زمان در دامن مريم کجا ماند؟
چنين کز ديده شوخ کواکب مى جهد آتش
دل بى داغ در معموره عالم کجا ماند؟
مسلسل چون شود امواج، مى پاشد ز هم کشتى
به حال خويش دل در زلف خم در خم کجا ماند؟
نگردد زهر سبز آنجا که ترياق از زمين رويد
در آن کشور که باشد غمگسارى غم کجا ماند؟
خدنگ راست رو زود از کمان دلگير مى گردد
دل آگاه در زير فلک يک دم کجا ماند؟
زهر گردش فلک بر خاک ريزد رنگ طوفانى
بناى عمر با اين سيلها محکم کجا ماند؟
هجوم بوالهوس نگذاشت در کوى تو يک عاشق
درين هنگامه پر ديو و دد آدم کجا ماند؟
اگر سنجى به ميزان وفا کوه غم ما را
ترا در پله انصاف، سنگ کم کجا ماند؟
زبى شرمى نماند آبروى نيکوان صائب
حيا تا هست اين گلزار بى شبنم کجا ماند؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید